باتوجه به مراسم باشکوه عزاداری حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در سال جاری، عدهای از تفرقه افکنان وهابی ، شب نامهای را در برخی از استان های مرزی کشور توزیع کردند که در آن، شبهاتی را پیرامون شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها مطرح شده بود و در پایان نوشته شده بود: (تقلید کورکورانه را بگذارید و به تبلیغات تاجران بازار مذاهب و تعصب توجه نکنید خودتان به میدان تحقیق در آیید وحق را ازباطل تشخیص دهید). با توجه به تماسهای متعدد، تصمیم گرفته شد برای روشن اذهان مسلمانان پاسخ مختصری در اختیار عموم قرار گیرد.
برگرفته از:
موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
اسناد هجوم به خانه وحی و شهادت سیده زنان دو عالم
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
منابع اهل تسنن :
امام جوینی
ابن أبی شیبه
علامه بلاذری
ابن قتیبه دینوری
محمد بن جریر طبری
مسعودی شافعی
ابن عبد ربّه
ابن عبد البر قرطبی
مقاتل بن عطیة
أبی الفداء
صفدی
ابن حجر عسقلانی و شمس الدین ذهبی
أبو ولید محمد بن شحنه حنفی
محمد حافظ ابراهیم
عمر رضا کحالة
عبد الفتاح عبد المقصود
پشیمانی ابوبکر در آخرین روزهای زندگی
برگرفته از:
موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
ابن عبّاس گوید:
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: اى فرزندان عبد المطّلب من براى شما
از خداوند خواسته ام که نادان شما را دانش عطا کند، و آن کس از شما را که به حقوق
خداوند قیام نموده ثابت قدم بدارد، و گمراه شما را هدایت نماید، و شما را مردمى
دلیر و بخشنده و دلسوز و مهربان قرار دهد. هان بخدا سوگند اگر مردى میان رکن و مقام
بر سر دو پاى خود نماز بسیار گزارد امّا با دشمنى شما اهل بیت خدا را ملاقات کند
همانا داخل دوزخ گردد.
برگرفته از:
کتاب ترجمه امالی شیخ مفید(ره) (دانلود کتاب)
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
امام سجاد (علیه السلام):
نَحنُ أمانُ أهلِ الأرضِ کَما أنَّ النُّجُومَ أمانٌ لِأهلِ السَّماءِ.
ما امنیت بخش اهل زمین هستیم همچنان که ستارگان مایۀ امان اهل آسماناند.
We, Ahl ul-Bayt, preserve people of the earth as stars are security of residents of heaven.
اهل بیت، ج 1، ح 262
جهت تعجیل در فرج: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
کمیل بن زیاد نخعى گوید:
در مسجد کوفه با امیر المؤمنین علىّ بن ابى طالب
(علیه السلام) بودم پس از آنکه نماز عشاء را خوانده بودیم، و حضرت دست مرا گرفت تا از مسجد
بیرون شدیم ، حرکت کردیم تا به پشت شهر کوفه رسیدیم، و آن حضرت در راه کلمه اى با
من سخن نگفت، چون به صحرا رسید نفسى بلند برآورد سپس فرمود:
اى کمیل این دلها
بسان ظرفهائى است فراگیرنده ، و بهترین دلها آن است که فراگیریش بیشتر باشد. آنچه
مى گویم فراگیر و در خاطر بسپار: مردم بر سه دسته اند. عالم خداشناس که حقّا بدین
او عمل مى کند، و دانش آموزى که در راه نجات پا نهاده ، و فرومایگان نادانى که در
پى هر سر و صدائى مى افتند، و به هر سو که باد بیاید میل مى کنند، نه از پرتو دانش
روشنى گرفته اند، و نه به ستون استوارى پناه برده اند.
اى کمیل ، دانش از مال
بهتر است، زیرا دانش از تو پاسدارى میکند، امّا تو باید از مال پاسدارى کنى .
انفاق از مال آن را کاهش مى دهد، ولى انفاق از دانش (که آموزش است ) بر آن مى
افزاید. اى کمیل دوستى عالم خیرى است که بدان وسیله براى خدا دیندارى شود، و آن در
دنیا براى صاحبش طاعت خدا فراهم آورد، و پس از مرگ خوش نامى برایش بیادگار
گذارد.
اى کمیل ، سود مال با زوال آن از بین مى رود، اى کمیل ، مال اندوزان مرده
اند، و علماء تا روزگار باقى است پایدارند، ظاهرا وجودشان مفقود است ، ولى امثال و
یادگارهایشان در دلها موجود است . آه آه همانا در اینجا- و با دست اشاره به سینه اش
فرمود- دانشى فراوان نهفته است که کاش افرادى شایسته فرا گرفتن آن مى یافتم ، بلى
، ب آدم زیرک و تیزهوش دسترسى دارم ولى در مورد این دانش ویژه از او اطمینان
ندارم که مبادا ابزار دین را براى دنیاى خود بکار گیرد، و با دلائل الهى بر
آفریدگانش ، و با نعمتهاى خداوند بر بندگانش غلبه کند، تا در نتیجه بندگان ضعیف خدا
او را بجاى ولىّ حق دوست نزدیک خود بگیرند. و یا به پیرو حکمت ، که به ریزه کاریهاى
آن بینا نیست و در برخورد با اوّلین شبهه تردید در دلش راه مى یابد، هان که نه این
و نه آن هیچ کدام تاب تحمّل علم را ندارند، بنا بر این شخص دیگرى نماند جز کسى که
حریص در لذّات و تسلیم شهوات است ، یا آن کس که فریفته و سرگرم جمع آورى و انباشتن
مال است و از حافظان دین نیست ، هیچ چیزى جز دام هاى چرنده به آنان شبیه نیست ،
بدین ترتیب دانش با مرگ حاملان آن مى میرد.
آرى خداوندا! تو هرگز زمین را از
قائم به حجّت که یا ظاهر است و مشهود و یا پنهان است و مستور خالى نمى گذارى تا
دلائل واضح و آشکار خداوندى باطل نگردد، که این گروه کمترین تعداد و بزرگترین نقش و
مقام و منزلت را دارند، و خداوند بوسیله آنان دلائل و نمودارهاى خود را حفظ مى کند
تا آنان نیز آنها را به افرادى نظیر خود بسپارند، و در دلهاى اشباه خود بکارند. علم
و دانش از راه حقیقت به آنان روى آورده، پس با نسیم روح افزاى یقین هم آغوش گشته
اند، آنچه را مردم خوشگذران سخت و دشوار مى خوانند آنان سهل و آسان مى انگارند، و
به چیزهائى که نادانان از آنها وحشت دارند ایشان خو گرفته اند، و با تن هائى که جان
آنها به ملکوت اعلى آویخته است در دنیا بسر مى برند، آنان جانشینان خداوند در زمین
و دعوت کنندگان بدین او هستند. آه ، آه ! چقدر مشتاق دیدارشان هستم ، من براى خودم
و شما از خداوند آمرزش مى طلبم . سپس دستش را از دستم بیرون کشید و فرمود: هر گاه
دلت خواست راه بیفت.
برگرفته از:
کتاب ترجمه امالی شیخ مفید(ره) (دانلود کتاب)
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
ابو اسحاق همدانى از پدرش از امیرالمؤمنین على بن ابى طالب (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله)
روایت کرده که فرمود:
سه دسته از گناهان است که در کیفر آن عجله و شتاب
گردد و به آخرت تأخیر نیفتد: ناراضى ساختن پدر و مادر، و ستم بر مردم، و ناسپاسى
در برابر احسان دیگران.
برگرفته از:
کتاب ترجمه امالی شیخ مفید(ره) (دانلود کتاب)
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
امام حسین (علیه السلام):
أمّا واللهِ لا أُجِیبُهُم إلی شَیءٍ مِمّا یُریدُونَ حتّی ألقَی اللهَ تَعالی وأنَا مُخَضَّبٌ بِدَمی.
هان! به خدا سوگند به ذرّهای از خواستههای آنان پاسخ مثبت نخواهم داد، تا در حالیکه به خون خویش رنگین شده باشم به دیدار خداوند متعال نایل آیم.
Behold! I swear by Allah that I will not accept anything of their wills so long as I visit Allah, the Almighty, while my beard is colored by my blood.
بحار الأنوار، ج 45، ص 12
جهت تعجیل در فرج: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
وهب پسر عبدالله روز عاشورا همراه مادر و همسرش در میان لشکر امام حسین علیه السلام
بود. روز عاشورا مادرش به او گفت: فرزند عزیزم! به یارى فرزند رسول خدا قیام کن.
وهب در پاسخ گفت: اطاعت مى کنم. و کوتاهى نخواهم کرد. سپس به سوى میدان حرکت
کرد.
در میدان جنگ پس از آنکه رجز خواند و خود را معرفى نمود به دشمن حمله کرد و
سخت جنگید. بعد از آنکه عده اى را کشت به جانب مادر و همسرش برگشت. در مقابل مادر
ایستاد و گفت:
- اى مادر! اکنون از من راضى شدى؟
مادرش گفت: من از تو راضى
نمى شوم، مگر اینکه در پیش روى امام حسین علیه السلام کشته شوى.
همسر وهب گفت: تو را به خدا سوگند! که مرا در مصیبت خود داغدار منما.
مادر وهب گفت: فرزندم! گوش به سخن این زن مده. به سوى میدان حرکت کن و در پیش روى فرزند پیغمبر صلى
الله علیه و آله بجنگ تا شهید شوى تا فرداى قیامت براى تو شفاعت نماید.
وهب به
میدان کارزار برگشت و رجز مى خواند که مطلع آن چنین است :
- ((انى زعیم لک ام وهب بالطعن فیهم تارة و
الضرب ...)).
1- اى مادر وهب! من گاهى با
نیزه و گاهى با شمشیر زدن در میان اینها تو را نگهدارى مى کنم.
2- ضربت جوانى
که به پروردگارش ایمان آورده است تا اینکه تلخى جنگ را به این گروه ستمگر
بچشاند.
3- من مردى هستم، قدرتمند و شمشیر زن و در هنگام بلا، سست و ناتوان
نخواهد شد. خداى دانا برایم کافى است.
و با تمام قدرت مى جنگید تا اینکه نوزده
نفر سوار و بیست نفر پیاده از لشکر دشمن را به قتل رساند. سپس دستهایش قطع شد. در
این وقت همسرش عمود خیمه را گرفت و به سوى وهب شتافت در حالى که مى گفت: اى وهب! پدر و مادرم فداى تو باد. تا مى توانى در راه پاکان و خاندان پیامبر بجنگ.
وهب خواست که همسرش را به سراپرده زنان بازگرداند. همسرش دامن وهب را گرفت و
گفت:
- من هرگز باز نمى گردم تا اینکه با تو کشته شوم.
امام حسین علیه
السلام که این منظره را مشاهده کرد، به آن زن فرمود:
- خداوند جزاى خیر به شما
دهد و تو را رحمت کند. به سوى زنان برگرد. زن برگشت سپس وهب به جنگ ادامه داد تا
شهید شد.- رحمة الله علیه همسر وهب پس از شهادت او بى تابانه به میدان دوید و
خونهاى صورت وهب را پاک مى کرد که چشم شمر به آن بانوى باوفا افتاد و به غلام خود
دستور داد تا با عمودى که در دست داشت بر او زد و شهیدش نمود. این اولین بانویى بود
که در لشکر امام حسین علیه السلام روز عاشورا شهید شد.
بحار: ج 45، ص 16.
برگرفته از:
کتاب داستان های بحارالانوار جلد2 (دانلود کتاب)
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
یا ربی.
با نهایت تاسف و اندوه دیروز مطلع شدیم که یکی از پیرغلامان و محبان خاندان رسالت و امامت (علیهم السلام) دعوت حق را لبیک گفته، حصار زندان دنیای خویش را شکستند و بسوی بهشت وعده داده شده موالیان خویش پرواز کردند.
از خداوند متعال برای خانواده بزرگوار ایشان صبر جمیل را خواستاریم.
پ.ن: لطفا بر ما منت نهاده و جهت شادی روح آن عزیز، حمد و سوره ای قرائت بفرمایید.
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
امام صادق (علیه السلام):
ما مِنْ قَبْضٍ وَلا بَسْطٍ إلّا وَللّهِ فِیهِ مَشِیَّةٌ وَقَضاءٌ وَابْتِلاءٌ.
هیچ تنگنا و گشایشی نیست مگر آنکه مشیت و قضا و امتحان الهی در آن نهفته است.
Behind all ups and downs of life, there exist the Divine Decree, Will and Trial.
کافی، ج 1، ص 152، ح 2
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
روز عاشورا هنگام نماز ظهر ابو ثمامه صیداوى به امام حسین علیه السلام عرض
کرد:
- یا ابا عبدالله! جانم فداى تو باد! لشکر به تو نزدیک شده، به خدا شما
کشته نخواهى شد تا من در حضورتان کشته شوم. دوست دارم نماز ظهر را با شما بخوانم و
آن گاه با آفریدگار خویش ملاقات نمایم.
حضرت سر به سوى آسمان بلند کرد و
فرمود:
- به یاد نماز افتادى. خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد. آرى!
اکنون اول وقت نماز است . از این مردم بخواهید دست از جنگ بردارند تا ما نماز
بگذاریم.
حصین نمیر چون سخن امام را شنید، گفت:
- نماز شما قبول درگاه الهى
نیست! حبیب بن مظاهر در پاسخ خطاب به او اظهار داشت: اى خبیث! تو گمان مى کنى
نماز فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله قبول نمى شود و نماز تو قبول مى
شود؟!...
سپس زهیر بن قین و سعید بن عبدالله در جلو حضرت ایستادند و امام علیه
السلام با نصف یاران خود نماز خواندند. سعید بن عبدالله از هر جا که تیر به سوى
امام حسین علیه السلام مى آمد خود را نشانه تیر قرار مى داد و به اندازه اى تیر
بارانش کردند که روى زمین افتاد و گفت:
- خدایا! این گروه را همانند قوم عاد و
ثمود لعنت فرما! خدایا! سلام مرا به محضر پیامبرت برسان و آن حضرت را از درد این
همه زخمها که بر من وارد شده آگاه نما. زیرا که هدفم از این کار تنها یارى فرزندان
پپامبر تو مى باشد.
سعید پس از این جریان به شهادت رسید. رحمت و رضوان الهى بر
او باد.
بحار: ج 45، ص 21.
برگرفته از:
کتاب داستان های بحارالانوار جلد2 (دانلود کتاب)
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
یعلى پسر مره مى گوید:
روزى پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله به مهمانى دعوت
شده بود، مى رفتند، ناگاه با حسین روبه رو شدند که با کودکان در کوچه بازى مى
کرد.
حسین با دیدن پیغمبر صلى الله علیه و آله به سوى آن حضرت آمد.
رسول
گرامى دستهاى خود را گشود (بغل باز کرد) تا او را به آغوش بگیرد.
اما کودک جست
و خیز مى کرد، این طرف آن طرف مى دوید، پیامبر مى خندید و او را مى خندانید تا این
که حسین را گرفت .
آنگاه یکى از دستهایش را زیر چانه و دست دیگرش را پشت گردن او
گذارد و لبهایش را بر لبهاى حسین گذاشت و بوسید و فرمود:
حسین از من است و من از
حسینم ، خدایا! دوست بدار آن کسى را که حسین را دوست بدارد و حسین یکى از فرزندان
فرزند (نوه) من است.
بحار: ج 43، ص 271.
برگرفته از:
کتاب داستان های بحارالانوار جلد3 (دانلود کتاب)
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
امام علی (علیه السلام):
إضرِبُوا بَعضَ الرَّأیِ ببَعضٍ یَتَولَّدُ مِنهُ الصَّوابُ, وامخَضُوا الرَّأیَ مَخْضَ السِّقاءِ یُنتِج سَدیدَ الآراءِ.
نظرات گوناگون را در برابر هم قرار دهید، تا آنچه صواب است به دست آید و اندیشهها را همانند به هم زدن مشک برای گرفتن کره به هم زنید تا آرای صحیح و استوار حاصل آید.
Keep different ideas together in order to catch the truth and agitate thoughts like agitating musk for butter in order to bring about the true and firm thoughts.
شرح غرر الحکم، ج 2، ص 266
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
امام باقر (علیه السلام):
تَعَلَّموا الصِّدقَ قَبلَ الحَدیثِ.
پیش از سخن گفتن، راستگویی بیاموزید.
Learn truthfulness before speaking.
کافی، ج2، ص104
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
عبد الرّزاق بن قیس رحبى گوید:
با علىّ بن ابى طالب (علیه السلام) جلو درب دار
الامارة نشسته بودیم تا اینکه نور آفتاب حضرت را وادار ساخت تا کنار دیوار (زیر
سایه) بنشیند، همین که حضرت برخاست تا داخل قصر شود مردى از همدان دامن حضرت را
گرفت و گفت: اى امیر مؤمنان یک حدیث جامعى برایم بازگو تا خداوند بدان وسیله سودى
بمن رساند. فرمود: مگر این سود در بسیارى از احادیث نهفته نیست؟ عرض کرد: چرا، ولیکن حدیث جامعى برایم بازگو [تا خداوند بدان سودى بمن رساند.] فرمود: دوستم
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برایم باز گفت: (که من و شیعیانم که چهره آنان از سپیدى مى درخشد
سیراب سیراب بر سر حوض کوثر وارد مى شویم، و دشمنان ما با روئى سیاه عطشان و لب
تشنه وارد مى گردند) این را بگیر که نمونه اى از خروار است، تو با آن کسى هستى که
دوستش دارى، و براى توست آنچه بدست آورده اى، مرا رها کن اى برادر همدانى. سپس
داخل دار الامارة شد.
برگرفته از:
کتاب ترجمه امالی شیخ مفید(ره) (دانلود کتاب)
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
حضرت زینب (سلام الله علیها) مى
گوید: هنگامى که پدرم على (علیه السلام) بر اثر ضربت ابن ملجم بسترى گردید، نشانه هاى مرگ را
در رخسار آن حضرت دیدم، به او عرض کردم: ام ایمن به من چنین و چنان حدیث کرد (که
پنج تن در یک جا جمع بودند و پیامبر (صلی الله علیه و آله) ناگهان غمگین شد و علت غم را پرسیدند،
جریان شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) و على (علیه السلام) و حسن و حسین (علیهم السلام) را شرح داد) مى خواهم از
شما آن را بشنوم.
امام على (علیه السلام) فرمود: دخترم! حدیث ام ایمن صحیح است، گویا
تو و دختران رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را مى نگرم که به صورت اسیر با کمال پریشانى وارد این
شهر (کوفه) مى کنند، به گونه اى که ترس آن دارید که مردم به سرعت شما را بقاپند
(فصبرا صبرا...).
(صبر و
استقامت کنید، سوگند به خداوندى که دانه را شکافت و انسان را آفرید، در آن روز در
سراسر روى زمین ولى خدا غیر از شما و دوستان و شیعیان شما، وجود ندارد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به ما چنین خبر داد و فرمود: در این هنگام ابلیس با بچه ها و اعوان خود در سراسر
زمین سیر مى کنند، و ابلیس به آنها مى گوید: (اى گروه شیطانها، ما انتقام آدم (علیه السلام) از فرزندانش گرفتیم، و
در هلاکت آنها سعى بلیغ کردیم، بکوشید تا مردم را نسبت به آنها به ترید و شک
بیندازید و مردم را به دشمنى آنها وادار نمایید...)
- بحارالانوار، ج 45، ص 183
برگرفته از:
کتاب 200داستان از فضایل، مصائب و کرامات حضرت زینب(سلام الله علیها) (دانلود کتاب)
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
برخى از پژوهشگران روایت کرده اند که حضرت زین العابدین (علیه السلام) فرمود: (عمه ام زینب در تمام طول مسافرت از کوفه به
شام نمازهاى واجب و نوافلش را ایستاده مى خواند و در یکى از منازل، دیدم نشسته مى
خواند، علت این کار را پرسیدم . پاسخ داد: به خاطر شدت گرسنگى و ضعف، سه شبانه روز
است که دیگر نمى توانم ایستاده نماز بخوانم (زیرا حضرت غذاى خود را بین کودکان
تقسیم مى کرد) به خاطر اینکه دشمن به هر کدام از ما، در شبانه روز فقط یک قرص نان
مى داد.)
هر گاه انسان به دقت به
حالات آن حضرت نگاه کند و توجه و انقطاع او را به خداوند متعال ببیند، در عصمت آن
حضرت تردیدى به خود راه نمى دهد و یقین مى کند که آن حضرت از همان زنان پارسایى است
که تمام حرکات و سکنات خود را وقف خداوند متعال نموده اند و از همین رهگذر به
جایگاه رفیع و درجات بلندى که از درجات پیامبران و اوصیا حکایت مى کند، رسیده است.
-زینب کبرى(سلام الله علیها)، نقدى ص 62 و 63.
برگرفته از:
کتاب 200داستان از فضایل، مصائب و کرامات حضرت زینب(سلام الله علیها) (دانلود کتاب)
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
گریه امام زمان (علیه السلام) بر اسیرى حضرت زینب (سلام الله علیها)
حاج ملا سلطانعلى ، که از جمله عابدان و زاهدان بود، مى گوید:
((
در خواب به محضر
مبارک امام زمان (علیه السلام) مشرف شدم، عرض کردم: مولاى من! آنچه در زیارت ناحیه
مقدسه ذکر شده است که ((فلانذبنک صباحا و
مساء و لابکین عینک بدل الدموع دماء)) صحیح است؟ فرمود:
آرى!
گفتم : آن مصیبتى که در سوگ آن، به جاى اشک خون گریه مى کنید، کدام
است؟ آن مصیبت على اکبر است؟ فرمود: نه ! اگر على اکبر زنده بود، او هم در این
مصیبت ، خون گریه مى کرد !
گفتم : آیا مقصود مصیبت حضرت عباس (علیه السلام) است؟ فرمود: نه! بلکه آن
حضرت عباس هم در حیات بود، او نیز در این مصیبت خون گریه مى کرد!
عرض کردم: آیا مصیبت حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) است؟ فرمود: نه! اگر
حضرت سید الشهداء (علیه السلام) هم بود، در این مصیبت خون گریه مى کرد!
پرسیدم: پس این کدام مصیبت است؟ فرمود: مصیبت اسیر عمه ام زینب (سلام الله علیها)
است.
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم