سعید بن یّسار گوید:
از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که مى فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بهنگام مرگ جوانى بر بالین وى حاضر شد، باو فرمود: بگو:
لا اله الا اللّه، پس چندین بار زبانش گرفت. حضرت به زنى که بر بالین او
نشسته بود فرمود: این جوان مادر دارد؟ عرضکرد: آرى، منم مادرش. فرمود: تو بر او خشمگین و ناراضى هستى؟ عرضکرد: آرى، شش سال است که با
او سخن نگفته ام. حضرت باو فرمود: از وى راضى شو،
عرضکرد: خداوند از او راضى باشد برضایت شما اى رسول خدا.
پس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به آن جوان فرمود: بگو: لا اله الّا اللّه ، و او گفت.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) باو فرمود: چه مى بینى؟ گفت: مردى سیاه چهره، زشت رو، با لباس چرک و بدبو، که در این لحظه نزدیکم آمده و گلویم را
گرفته مى فشارد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) باو فرمود: بگو:
یا من یقبل الیسیر، و یعفو عن الکثیر، اقبل منّى الیسیر، و اعف عنّى
الکثیر، انّک أنت الغفور الرّحیم (اى کسى که
عمل اندک را مى پذیرى، و از گناهان فراوان در مى گذرى، عملى اندک را از
من بپذیر، و از گناهان فراوان من بگذر، همانا که تو بخشنده و
مهربانى).
پس جوان این کلمات را گفت، پیامبر (صلی الله علیه و آله) باو فرمود: نگاه کن چه مى بینى؟
گفت: مردى را مى بینم سپید چهره، زیبا رو، خوشبو، و خوش لباس
که نزدیکم آمده، و آن مرد سیاه را مى بینم که از من رو گرداند و دور شد.
حضرت فرمود: دعا را تکرار کن. او تکرار کرد، فرمود: چه مى بینى؟
گفت: دیگر آن مرد سیاه را نمى بینم، و این مرد سپید را مى بینم که نزدیکم
آمده است. سپس بر همین حالت جان سپرد.
برگرفته از:
کتاب ترجمه امالی شیخ مفید(ره) (دانلود کتاب)
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
بسیار عالی بود.اجرتان با آقا صاحب الزمان...
سلام واقعا خسته نباشید داره سایتتون عالیه اجرتون با امام حسین
سلام علیکم،سلامت باشید.از لطفتون کمال تشکر را داریم.