.:: دانلود کتب شیعی ::.

.:: دانلود کتب شیعی ::.

پایگاه دریافت کتب و فایل های شیعه
.:: دانلود کتب شیعی ::.

.:: دانلود کتب شیعی ::.

پایگاه دریافت کتب و فایل های شیعه

در مقدمات نماز 1 (طهارت)

و آن بر دو نوع است واجب و مستحب، آنچه واجب است طهارت، ازاله نجاست ، پوشانیدن عورت، مکان نماز، وقت نماز و استقبال به قبله مى باشد.
و مستحبات بسیار است مثل مسجد و اذان و اقامه و توجه به ششش ‍ تکبیرات و از براى هر یک از اینها وظایف قلبیه و اسرار خفیه است که اطلاع بهم مى رسد به آنها، به صفاى باطن و حضور قلب.
و آنچه ذکر کردیم در این کتاب ، نردبانى است از براى ترقى نمودن بسوى غیر اینها و وسیله اى است مستقیم براى سایر دقایق عبادات.
1 - طهارت  
پس بگذران به خاطر خود که تکلیف به شستن اطراف ظاهر و بدن و پاکیزه کردن آنها، به جهت آن است که بفهمند مردمان که این اعضاء نسبت به سایر اعضاء، زیادتر مباشر امور دنیا، و در کدورات دنیه آن منهمک مى باشند پس ‍ از اینجا قیاس کن که هرگاه امر به طهارت اعضاى طاهره شده باشد، پاک بودن دل که محل و موضع نظر رحمت الهى است ضرورتر است به جد و جهد در تطهیر. و بیشتر باید آن را پاک کرد؛ و از کدورت جسمانى و خطرات شیطانى پاک گردانیده شود از براى مناجات پروردگار. چنانچه در خبر وارد شده است : المصلى یناجى ربه شخص نمازگزار، با پروردگار خود راز مى گوید در خبر دیگر آمده است ان الله لاینظر الى صورکم ولکن ینظر الى قلوبکم خداوند وقلبهاى شما ازجهت آنکه قلب، رئیس ‍ اعظم است از براى این جوارح، و مخدوم همه اعضا بدن است ؛ و همه اعضاى بدن خدمه اویند. و امورى که موجب بعد از جناب اقدس الهى است آن نیز به فرمان دل از اعضا صادر مى شود لهذا این همه اهتمام در پاک ساختن او از نجاست محرمات و خباثت و خیالات فاسده شده است. تنظیف و تنزیه او با اعمال حسنه و نیتهاى نیکو و اجتناب از افعال رذیله ، سیئه ، بسى لازم است و در امر به تطهیر اعضاى ظاهره، تنبیه واضح است به پاکیزه گردانیدن عضوهاى باطنى، سیما قلب که آن مهبط فیوضات الهى و مورد تفضلات نامتناهى است البته باید در حین اقبال به عبادت و پرستش جناب اقدس احدیت، التفات از دنیا به قلب و حواس کرد به جهت دریافت سعادت اخروى و به این معنى در حدیث اشاره شده است که : دنیا و آخرت به مثابه دو زن هوو است که در عقد یک شوهر باشند، هرچند در استرضاى یکى از آنها، شوهر سعى کند، موجب آزردگى آن دیگرى مى شود و دنیا و آخرت به مثابه مشرق و مغرب است که هرچند به یکى نزدیک شوى ، از آن دیگرى دورتر مى شوى.


جهت مطالعه ادامه کلیک رنجه بفرمایید...



برگرفته از:

کتاب اسرار نماز * تالیف علامه فیض کاشانى (دانلود کتاب)



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم


و در وضو ساختن امر شده است به شستن صورت ، چون توجه ظاهرى بر او است و از این جهت امر شده است به تطهیر آن از کثافت دنیا و غیر آن و چون تو چه باطنى با قلب است پاک گردانیدن آن از ادناس و اخباث ، رکن اعظم طهارت باطنى است ، و بعد از آن امر شده است به شستن دست تا مرفق ، از جهت مباشرت دستها به امور دنیه دنیویه و خواهشهاى طبیعى و بعد از آن امر شده است به مسح سر، ازجهت آنکه در آن است قوه فکر و عقل و حاصل مى شود در او مرادات نفسانى ، و منشاء برانگیختن حواست است بر امور دنیویه که مانع از توجه به آخرت است و بعد از آن امر شده است به مسح پاها از جهت آنکه آنها آلت وصول به محل مقصود دنیا مى باشند و بعد از بجا آوردن این اعمال ، جایز است داخل شدن در عبادت ، و متوجه شدن به امور آخرت ، و فوز به سعادت .

و امر شده است در غسل به شستن جمیع اعضاء، از جهت آنکه پست ترین حالات نفسانى و نااگوارترین اوقات او از جهت تعلق و تمایل نفسانى همانا حالت مجامعت مى باشد و از این جهت است که فرموده است رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) ان تحت کل شعرة جنابة همانا زیر هر موئى ، اثر جنابت پنهان مى باشد پس در آن وقت کل بدن دور شده است از مرتبه تجردات و فرو رفته است در پست ترین مرتبه لذات دنیه حیوانیه لهذا امر شده است به شستن جمیع بدن در وقت غسل و غسل از اهم مطالب شرعیه است به جهت دخول در عبادات شریفه ، و اشتغال به مناجات منیفه ، و دور شدن از قبایح حیوانیه . و چون دل نصیبش ‍ در این امر، بیشتر از جمیع اعضاء بدن است اشتغال به تطهیر آن از رذایل و به خاطر توجه به امورى که مانع است او را از ادراک فضائل ، اولى است از تطهیر اعضا ظاهرى در نزد عقلاء و در تیمم امر کرده شده است به مسح این اعضاء به خاک در حین تعذر از آب و گذاشتن بهترین اعضاء خود را به خاک در حین تعذر از آب و گذاشتن بهترین اعضا خود در به خاک ، از جهت شکستگى و فروتنى است که برساند آن اعضاء را به خاک ؛ و بماند اثر خاک در آنها، و در آن وقت در دل بگذراند که هرگاه پاک نگرداند نفس خود را از اخلاق رذیله سیئه ، مزین نتوان کرد او را به اخلاق جمیله حسنه پس باید بازداشت او را در مقام شکستگى و خوارى و آن سرکش را تاءدیب نمود به تازیانه مذلت وسر به پیش افکندن و شرمسارى شاید ببخشد او را مولاى رحیم و سید کریم ، به شرط آنکه در آن حالت او شکسته و متواضع باشد، تا بورزد بر او بوى خوش از جانب نور لامع الهى . زیرا که او در نزد دلهاى شکسته حاضر است . چنانچه در حدیث قدسى آمده است : انا عند المنکسرة قلوبهم و المندرسة قبورهم من پیش دلهاى شکسته بندگان و قبرهاى کهنه شده ایشان هستم پس ترقى کن از این دلائل و شواهد، به سوى آن چیزى که سبب اقبال تو باشد به درجات عالیات و موجب تلافى و تدارک از اهمال و اغفال ، در اعمال ، گذشته باشد.
و از جمله اسرار وارده در این باب ، حدیث مروى است از حضرت معصوم صلوات الله علیه اذا اردت الطهارة و الضوء، فتقدم ، الى الماء تقدمک الى رحمة الله ، فان الله تعالى قدجعل الماء مفتاح قربته و مناجاته و دلیلا الى بساط خدمته وقتى که خواستى طهارت یا وضو ساختن را قدم بردار به سوى آب ، مثل قدم برداشتن به سوى رحمت الهى چه آنکه خداوند متعال ، آب را کلید گشودن قرب و مناجات با خود قرار داده ، و آن را وسیله وارد شدن به دستگاه خدمت خود نموده ، همچنان که رحمت الهى پاک مى گرداند بندگان را، همچنین آب پاک مى گرداند نجاسات ظاهره را، نه غیر آب.
قال الله تعالى : و هوالذى یرسل الریاح بشرا بین یدى رحمته و انزلنا من السماء ماء طهورا ، سوره فرقان ، آیه 48، و جعلنا من الماء کل شى ء حى سوره انبیا آیه 30 خداى متعال کسى است که روانه مى کند باد را در پیش باران رحمت خود (و فرموده ) ما فرو مى آوریم از آسمان آب پاک و پاک کننده را. و در سوره مبارکه انبیاء مى فرماید: و قرار داده ایم ما از آب ، حیات هر چیز زنده را.
پس همچنان که احیاء نموده است به آب ، همه چیز را نعمتهاى دنیا را، به فضل و رحمت خود، احیاء نموده است دلها را به طاعات . و تفکر نما در صفا و رقت و پاکیزگى و برکت آب و در لطف امتزاج او با همه چیز پس ‍ استعمال نما او را در تطهیر اعضائى که امر فرموده است حق تعالى به تطهیر آنها. و به جاى آور فرایض و سنتهاى او را و امزاج کن با بندگان خدا در کمال لطف . و در این باب ساعى باش که دلى از تو آزرده نشود، نه آنکه مانند شیطان ، سرکشى و خودپسندى کنى و تفوق جوئى بر بنى نوع خود، که اگر تفوق تو به مال و لباس و بسیارى خدمتکاران است دانسته باش که هریک از اینها عاریتى است و هیچکدام از اینها را دخلى در ذات تو نیست آیا با خود فکر نمى کنى که اگر آنها را از تو انتزاع کنند، بى مال ترین مردمان خواهى بود؟ شیطان لعین که دعواى تفوق بر آدم (علیه السلام ) نمود از جهت این بود که مى گفت : اصل خلقت من از آتش و آن جوهر مستعلى است و جبلت خلقت انسان از خاک و طینت او از افتادگى و پستى است چگونه من در پیش او فروتنى و مذلت اختیار کنم . داناى آشکار و نهان ؛ این خودبینى و خودپسندى را از او نپسندیده ، او را از درجه اعلا علیین به درکه اسفل سافلین ، طرد و زجر فرموده ؛ و به خطاب رجیم و به لعنت ابدى ، او را گرفتار گرداندى و معلوم نیست که عذر آن کسانى که همگى از یک خاک و یک طینت و یک اصل موجود شده اند؛ در تفوق و تکبر نمودن به یکدیگر چه چیز است حقا که تمسک جستن به آن عذرهاى سریع الزوال ، غیر موجه تر و بدتر از عذر شیطان است .
و در کتاب علل الشرایع ابن شاذان از حضرت امام رضا صلوات الله علیه نقل مى کند که فرمود: انما امر بالوضوء لیکون العبد طاهرا اذا قام بین یدى الجبار عند مناجاته ایاه مطیعا له فیما امره نقیا من الادناس و النجاسة مع ما فیه من ذهاب الکسل و طرد النعاس و النجاسة مع ما فیه من ذهاب الکسل و طرد النعاس ، و تزکیة الفواد للقیام بین یدى الجبار، و انما اوجب على الوجه و الیدین و الراس و الرجلین لان العبد اذا قام بین یدى الجبار، فانما ینکشف من جوارحه و یظهر ما وجب فیه الوضوء و ذلک انه بوجهه یسجد و یخضع ، و بیده یساءل و یرغب و یتبتل و براءسه یستقبل فى رکوعه و سجوده و برجلیه یقوم و یقعد و امر بالغسل من النجابة دون الخلاء لان الجنابة من نفس الانسان ، و هو شى ء یخرج من جمیع جسده ، و الخلاء لیس من نفس الانسان انما هو غذاء یدخل من باب و یخرج من باب
خداوند دستور داده است به وضوء ساختن ، تا آن که بنده پاک باشد در وقتى که مى ایستد در برابر پروردگار خود هنگام مناجات با او، و تا فرمانبردار او باشد نسبت به دستورات او، و تا پاک باشد از کثافات و نجاسات علاوه بر آنکه شخص در اثر وضوء از کسالت و پینگى بیرون مى آید و دل شخص نیز پاک مى شود جهت قیام در برابر خداى جبار. و نکته آنکه دستور داد و لازم فرمود شستن صورت و دو دست و سر و پاها را آن است که وقتى شخص ‍ در برابر خدا مى ایستد، این عضوهایش باز و بکار مى باشد چه آنکه به صورت خود سجده و تواضع مى کند و به دستهایش سؤ ال و طلب و درخواست مى نماید، و با سر خود توجه مى کند به رکوع و سجود؛ و با پاهایش مى ایستد و مى نشیند و علت اینکه براى جنابت، غسل فرموده و براى خلا رفتن غسل ، نفرموده ، به واسطه آنکه جنابت از نفس انسان سر مى زند و اثر آن از همه بدن پدید مى آید ولى هنگام خلا رفتن چیزى از نفس ‍ و طبیعت سر نمى زند بلکه اثر همان غذایى مى باشد که خورده است از محلى داخل شده و از محل دیگرى بیرون مى آید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد