جهت مطالعه کلیک رنجه بفرمایید...
برگرفته از:
کتاب باده گلگون (چهار صد و چهل کلمه در سلوک الى الله) (دانلود کتاب)
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
[اى عزیز!] سالک راه خدا را بعد از توبه، لازم است از مشارطه و مراقبه و
محاسبه [که ]در اول صبح، مشارطه با نفس نماید (با خویشتن شرط بندى کند که
امروز تا وقت خواب، نباید از من گناهى سر بزند) مشارطه شریک و سهیم، در اغز
و انفس سرمایه ها؛ همان طور که شریکى با شریک خود و سهیمى با هم سهم خود
که در عزیزترین و نفیسترین سرمایه ها شریک و سهیم است، مشارطه مىکند و در
عرض روز تا وقت خواب، مراقبت کامل نماید و تمام اعضا و جوارح را مراقب و
مواظب باشد که برخلاف شرطى که که در اول صبح با آنان نموده، رفتار نکنند و
گناهى را مرتکب نشوند و در وقت خواب، محاسبه کامل از تمام آنچه در این مدت
صرف کرده است و از وقتش و از قواى ظاهرى و باطنى و آنچه در این مدت صرف
کرده است و از وقتش و از قواى ظاهرى و باطنى و آنچه از نعمتهاى الهى در آن
صرف کرده و یا مهمل130 گذاشته به
عمل آورد و دقیقاً به حساب خود برسد و [در] همه اینها به قرارى که علماى
اخلاق نوشتهاند، عمل نماید؛ تفصیل آن را موکول به کتب اخلاق که نوشته شده و
واقعاً هم خوب نوشته اد مىنمایم131. ولى به چند فقره اهم که خیلى مؤثر است، اشاره مىشود و آن این است:
وقت خواب، انسان محاسبه نفس خود را کرده و علاج خیانتهاى نفس را به قدر
طاقت، بر خودش لازم بداند و هیچ شب از این محاسبه و علاج، غفلت نکند. باید
این عمل با آن قدر تکرار شود که براى او عادت شود و بدون محاسبه و درمان به
خواب نرود و آنچه فعلاً ممکن است از توبه و تدارک، بکند و آنچه تأخیر لازم
است، عزم جدى بر آن داشته باشد. و بداند حالا که مىخوابد، خواب هم در
واقع برادر مرگ است؛ صریح آیه مبارکه است که مىفرماید: الله یتوفى الانفس حین موتها و التى لم تمت فى منامها فیمسک التى قضى علیها الموت و یرسل الاخرى الى اجل مسمى132؛
(خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مىکند و ارواحى را که نمردهاند نیز
به هنگام خواب مىگیرد؛ پس ارواح کسانى که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه
مىدارد و ارواح دیگرى را [که باید زنده بمانند ]باز مىگرداند تا سر آمدى
معین).
پس لازم است که فى الجمله عده موت را نموده و آمادگى براى مرگ داشته باشد،
از قبیل این که عهد ایمان خود را تجدید نموده و با طهارت (وضو یا غسل یا
تیمم) روى به قبله و روى دل به قبله حقیقیه نموده، به نام خدا و گفتن بسم الله الرحمن الرحیم
وارد بستر شود؛ اعمالى را که براى هنگام خواب وارد شده به قدر قوه، به عمل
آورده [و] نفس و روح خود را به حضرت او - جل جلاله - تسلیم نماید و از
اعمال وقت خواب، آنها را که اهمیت بیشترى دارند، ترک نکند که عبارتند از
این که به هنگام دخول به رختخواب بسم الله الرحمن الرحیم را از قلب و لسان بگوید و آیه مبارکه قل انما انا بشر مثلکم یوحى الى انما الهکم اله واحد فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملاً صالحاً و لا یشرک بعباده ربه أحداً133 را و آیه مبارکه آمن
الرسول بما أنزل الیه من ربه و المؤمنون کل آمن بالله و ملائکته و کتبه و
رسله لا نفرق بین احد من رسله و قالوا سمعنا و اطعنا غفرانک ربنا و الیک
المصیر لا یکلف الله نفساً الا وسعها لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت ربنا
لاتؤاخذنا ان نسینا او اخطانا ربنا و لا تحمل علینا اصراً کما حملته على
الذین من قبلنا ربنا و لا تحملنا ما لا طاقه لنا به واعف عنا و اغفر لنا و
ارحمنا أنت مولانا فانصرنا على القوم الکافرین134
را با تدبر بخاند و تسبیح حضرت زهرا (علیها السلام) (سى و چهار مرتبه الله
اکبر، سى و سه مرتبه الحمدلله، سى و سه مرتبه، سبحان الله و آیه الکرسى135 و سه بار و یا یازده بار سوره قل هو الله احد و سه دفعه یفعل الله ما یشاء بقدرته و یحکم ما یرید بعزته136 و آیه مبارکه شهد
الله انه لا اله الا هو و المالئکه و أولوا العمل قائماً بالقسط لا اله
الا هو العزیز الحکیم ان الدین عند الله الاسلام و ما اختلف الذین اوتوا
الکتاب الا من بعد ما جاء هم العلم بغیاً بینهم و من یکفر بآیات الله فان
الله سریع الحساب137 و اگر استغفارهاى مرویه138 و یا مطلق استغفار139
هم بکند، خوب است و ملتفت باشد که ممکن است خداوند جواد - جل جلاله - در
همین خواب، چنان که براى انبیاء و سایرین از اولیاء و مؤمنین در حال خواب
موهبتهاى عظیمه عنایت فرموده است، به او هم عنایت فرماید؛ حتى من خبر دارم
بعضى را در حال خواب وسط روز، معرفت نفس دست داده بود، دیده بود که گویى
عالم برداشته شد؛ حقیقت نفس او طلوع کرد و گویى متحد است با حقیقت ملک
الموت و از عظمت این حال بیدار شده بود، دیده بود مثل این که حقیقت او این
بدنش را به خودش جذب مىکند؛ وحشت کرده، هم خوابه خود را بىاختیار صدا زده
بود که من چرا این طور مىشوم؟! تا آن حال از او رفته بود.
[بدان اى طالب کمال که] اى بسا معارف که از رؤیاها براى سالکین کشف شده و
بسا مقامات که از رؤیاى انبیاء و ائمه (علیه السلام) و بزرگان دین، به
سالک عنایت مىشود.
در تفسیر لهم البشرى فى الحیاه الدنیا و فى الآخره140 روایتى وارد شده که بشارت در دنیا، عبارت از رؤیاهاى مبشره است که خود بنده مىبیند و یا دیگرى درباره او مىبیند141.
[اى عزیز] این عبد ذیل، خیلى امیدوارىهایم به بعضى رؤیاهایى است که در
آنها حضرات معصومین (علیه السلام) را زیارت کردهام و مورد مرحمتهاى بزرگ
واقع شدهام، حتى خیلى وقتها بود که از لذت آن رؤیاها، وقت خواب با لذت و
راحت و امیدوارى و رجاء، به آن رؤیاها مىخوابیدم؛ یکى هم به بنده گفت:
مگر به خواب بینى؟ اگر چه خوب گفت، لیکن آن را هم قبول دارم.
با یاد خوشت خسبم در خواب خوشت بینم
|
|
از خواب چو برخیزم اول تو به یاد آیى
|
بارى بعد از خواندن این آیه، اگر حال فکرى برایش دست بدهد که در حال فکر
خوابش ببرد، زهى کرامت، و الا مشغول ذکرى از اذکار بشود تا خوابش در حال
ذکر ببرد و اگر ذکر را در اواخر به نفسش بیندازد که بین النوم و الیقظه142
را که لسان از حرکت بیفتد، نفس یا الله یا تنها لفظ جلاله الله را بگوید،
خوب است. اگر در این حال خوابش ببرد، بسا مىشود که او خواب است، ولى نفسش
آشکارا ذکر مىکند که گاه است بیدارها هم مىشنوند؛ خلاصه خودش را به شراشر143 وجودش، تسلیم حضرت او - جل جلاله - نماید.
وقتى که بیدار شد اول متذکر بشود که این اعاده روح به بدن او، نظیر احیاء بعد الموت144
است و این نعمت جدیدى است، چرا که هزاران به خواب رفتند و بیدار نشدند مگر
در قبر! در حالى که نعمت اقتدار از عمل، از ایشان سلب شده مىگفتند: رب ارجعون، لعلى اعمل صالحاً فیما ترکت و جواب شنیدند: کلا انها کلمه هو قائلها145
آن وقت سجده شکرى به جاى آورده، به خودش بگوید: تو را که [در ]جواب کلا
نگفتند و برگرداندند، تو مىتوانى در این بیدارى که بیدار شدى، علاج تمام
گذشتهها و تدارک تمام آنچه را که از دست رفته است، بکنى و خودت را از
مقربین گردانى [و] خلاصه در عرض این یک روز تجارتى بکنى که [سود و ]رنج
سلطنت دنیا و آخرت را ببرى، بلکه تجارتى بکنى که [سود و] ربحش قرب خداوند
جلیل و جمیل تعالى - جل جلاله - باشد. حالا که این سرمایه را به تو دادند،
قطعاً به زودى این را از دست تو خواهند گرفت، پس تمام همت خود را در این
مهلت، طلب رضاى او - جل جلاله - بکن و اگر همت مردان دارى از ما سوى [و
آنچه غیر خداست ]چشم پوشیده، پاى بر دنیا و آخرت زن قل الله ثم ذرهم فى خوضهم یلعبون146
فکر و هوش و حواست پیش او - جل جلاله - باشد و از درگاه او هم غیر فضل
خودش هیچ تمنا نکن و عرض بکن: ما از تو نداریم به غیر از تو تمنا147.
پاورقی:
130) بیهوده و بىکار.
131) کتاب معراج السعاده، تألیف عارف بزرگ آیه الله مولى احمد نراقى (قدس سره) مورد سفارش و توصیه بزرگان اهل معرفت و کمال است.
132) سوره زمر؛ آیه 42.
133) بگو: من بشرى همانند شما هستم، با این تفاوت [که] به من وحى مىشود
که خداى شما خداى یگانه است؛ حال هر آن کس که امید به لقاى پروردگارش بسته
است، باید کار نیکو پیشه کند و در پرستش پروردگارش کسى را شریک نکند. سوره
کهفآیه 110.
134) پیامبر به آنچه از سوى پروردگارش بر او نازل شده است، ایمان آورده است
و مؤمنان هم همگى به خداوند و فرشتگانش و کتاب هایش و پیامبرانش ایمان
آوردهاند [و مىگویند] بین هیچ یک از پیامبران او فرق نمىگذاریم؛ و
مىگویند شنیدیم و اطاعت کردیم؛ پروردگار آمرزش تو را خواهانیم و بازگشت
[ما] به سوى توست. خداوند هیچ کس را جز بهاندازه توانش تکلیف نمىکند، هر
کس هر چه نیکى کند به سود او و هر چه بدى کند به زبان اوست. خدایا! اگر
[فرمانى را] فراموش یا خطا کردیم، ما را مؤاخذه مکن. پروردگارا! آن چه تاب و
توان آن را نداریم بر دوش ما مگذار؛ و ما را ببخش و بیامرز و بر ما رحمت
آور، تو مولاى مایى، ما را بر کافران و خدانشناسان پیروز گردان) سوره بقره،
آیه 285 و 286.
135) سوره بقره؛ آیه 255 - 257.
136) مستدرک الوسائل؛ ج 5 ص 49.
137) خدا به یکتایى خود گواهى دهد که جز ذات اقدس او خدائى نیست و فرشتگان و
دانشمندان نیز به یکتایى او گواهند، او نگهبان عدل و درستى است. نیست
خدایى جز او که بر همه کار [عالم] توانا و به هر چیز داناست. همانا دین
پسندیده نزد خدا آیین اسلام است و اهل کتاب در آن راه مخالفت نپیمودند مگر
پس از آن که به حقانیت آن آگاه شدند و این خلاف را از راه رشک و حسد در
میان آوردند و هر کس به آیات خداوند کافر شود، بترسد که محاسبه خدا زود
خواهد بود). سوره آل عمران؛ آیه 18 و 19.
138) استغفاراتى که از معصومین (علیه السلام) نقل شده است.
139) هر استغفارى که بخواهد، مىتواند انجام دهد، نظیر: استغفر الله ربى و اتوب الیه و یا استغفر الله من جمیع ماکره الله.
140) در زندگى دنیا و آخرت، شاد و مسرورند)، سوره یونس؛ آیه 64.
141) المیزان؛ ج 10 ص 98.
142) بین خواب و بیدارى.
143) سراسر.
144) زنده کردن پس از مرگ.
145) پروردگارا! مرا باز گردانید، شاید در آن چه ترک کردم [و کوتاهى
نمودم] عمل صالحى انجام دهم [ولى به او مىگویند:] چنین نیست، این سخنى
است که او به زبان مىگوید [و اگر باز گردد، همچون گذشته است]). سوره
مؤمنون؛ آیه 99 و 100.
146) بگو خدا؛ سپس آنان را در آن چه فرو رفتهاند رها کن تا سرگرم بازى خودشان باشند) سوره انعام؛ آیه 91.
در ضمیر ما نمىگنجد به غیر دوست کس
|
|
هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس
|
دیوان اشعار اوحدى مراغهاى.
147) رساله لقاء الله؛ ص 92 - 110.
خــــــــــــداقــــــــــــــوت...
التماس دعا...
زنده باشی برادر...
حاجت روا باشی.
یاعلی علیه السلام