[اى عزیز!] سر اینکه خداوند گرسنگى را براى پذیرایى میهمان خود اختیار کرده1 آن است که نعمتى بهتر و بالاتر از نعمت معرفت و قرب و لقاء نیست و گرسنگى از نزدیکترین اسباب آنهاست.2
1) عارف واصل، مرحوم آیه الله علامه سید محمد حسین طباطبایى (قدس سره) از
استاد سلوکى خود حضرت جمال العارفین آیه الله سید على قاضى قدس الله نفسه
روایتى را درباره جوع نقل مىنماید که محصل آن چنین است: در زمان انبیاى
سلف، سه نفر رفیق گذرشان به دیار غربت افتاد، شب فرا رسید، هر یک براى
تحصیل غذا به نقطهاى متفرق شدند لیکن با یکدیگر میعاد نهادند که فردا در
وقت معین در آن میعادگاه یکدیگر را ملاقات کنند، یکى از آنها میهمان بود و
دیگرى به میهمانى شخصى درآمد چون سومى جایى نداشت با خود گفت به مسجد
مىروم و میهمان خدا مىشوم و تا صبح در آنجا به سر برد و همچنان گرسنه
باقى بود. صبحدم در میعاد خود هر سه نفر حضور یافتند و هر یک سرگذشت خود را
بیان کردند. از جانب خداى تعالى به نبى آن زمان وحى رسید که به آن میهمان
ما بگو: ما میهمانى این میهمان عزیز را قبول کردیم و خود میزبان او شدیم و
براى او درصدد تهیه بهترین غذا برآمدیم لکن در خزانه غیب خود تفحص کردیم،
بهتر از گرسنگى غذایى را براى وى نیافتیم. رساله لب اللباب؛ ص 128.
2) المراقبات؛ ج 1 ص 266.
برگرفته از:
کتاب باده گلگون میرزا جواد آقا ملکلی تبریزی(ره) (دانلود کتاب)
جهت شادی روح پاک آن عارف بزرگ حمد و سوره ای عنایت بفرمایید.ممنون
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم